
ژانر جاسوسی مخفی کاری با Metal Gear Solid در سال 1998 به جریان اصلی تبدیل شد، اما سری کوجیما تقریباً بلافاصله با رقابت سختی از سوی Ubisoft و Tom Clancy’s مواجه شد. Splinter Cell به جای حماقت آشکار متال گیر، واقع گرایی و داستان های سرفصل را به دست آورد، یک سیستم نورپردازی انقلابی را برای مخفی کاری بیشتر اضافه کرد و یکی از نمادین ترین شخصیت های تمام دوران را به ما داد: سم فیشر. با بازی مایکل آیرونساید، صدای خشن و شخصیت شریر فیشر او را تبدیل به یک نماد فوری کرد.
همه بازی های Splinter Cell امتحان خود را پس نداده اند. برخی احساس میکنند که با استانداردهای امروزی قدیمی شدهاند، اما بهترین بازیهای Splinter Cell یک کلاسیک مخفی کاری مطلق باقی میمانند. اینها بازی های Splinter Cell هستند که از بدترین تا بهترین رتبه بندی شده اند.
Essentials Splinter Cell

به راحتی ضعیف ترین بازی Splinter Cell (بدون احتساب پورت ها) Splinter Cell Essentials یک بازی بسیار عجیب و همه چیز به جز ضروری است. این بازی به عنوان چیزی شبیه به بازی Double Agent متهم شده بود، اما شش ماه زودتر پس از تاخیر در آخرین بازی منتشر شد. اساسا (با عرض پوزش) یک برداشت جایگزین از رویدادهای Double Agent، Splinter Cell Essentials شامل ترکیبی از ماموریت های جدید و ماموریت های گذشته نگر است که عمدتاً از بازی های قبلی مطرح شده اند.
این چیز بدی نیست، زیرا یوبیسافت برخی از ماموریتهای بهتر را برای این سریها انتخاب کرده است، اما کنترلها محکم هستند و مخفی کاری فوقالعاده بیرحمانه است. علاوه بر این، دشمنانی که آنها را از پا در میآورید میتوانند هنگام سقوط ماشه را بکشند و اغلب در این فرآیند شما را میکشند. اقدام مخفیانه تصفیه نشده.
Splinter Cell: دو عامل

روی کاغذ، Splinter Cell: Double Agent به نظر میرسد که باید جذابترین بازی این سری باشد. پس از مرگ آشکار دخترش، سام فیشر به یک سازمان تروریستی مخفی به نام ارتش جان براون پیوست – که به نام یک مرد آمریکایی در قرن نوزدهم حذف شده بود – اطلاعاتی در مورد حملات برنامه ریزی شده گروه دریافت می کرد و دائماً ماموریت های طبقه سوم خود را با وظایفی که از او انتظار می رفت متعادل می کرد. توسط تروریست ها ایجاد توازن بین اعتماد آنها کلیدی است و در نتیجه بسیاری از پایان ها ممکن است.
مشکل این است که کیفیت ماموریت ها بسیار متفاوت است، به خصوص آنهایی که در مقر JBA انجام می شوند. بازی برخی از شرورها نیز بسیار خنده دار است که می تواند در عین گرفتن برخی از سخت ترین تصمیمات در کل سریال، غوطه وری را خراب کند. خب، حداقل Spies vs. Mercs – و نسخه منتشر شده برای Xbox، PS2 و GameCube، اگر کنجکاو هستید که هر دو را امتحان کنید، در واقع یک بازی کاملاً متفاوت است.
Splinter Cell

اولین بازی در این سری و یکی از اولین مدعیان واقعی برای تاج و تخت مخفی کاری Metal Gear Solid، Splinter Cell لااقل برای به حرکت درآوردن چرخ ها، شایسته ستایش است. همکاری بین سم فیشر و ایروینگ لمبرت – یکی از مواردی که در طول سالها شاهد آن خواهیم بود که بسیار پرنوسان شده است – یکی از دلایلی است که باعث شده بازیهای اولیه این سری به اندازه عملکرد آرام و کمی ترسناک مایکل آیرونساید موفق بودهاند. Splinter Cell همچنین در سال 2002 از نظر بصری شگفتانگیز بود، زیرا فناوری پیشرفته آن برای عملکرد مؤثر مکانیک سایه ضروری بود.
یکی از تنها دلایلی که Splinter Cell در این لیست بالاتر نیست این است که این سری در چند سال آینده بسیار خوب شده است، اغلب از طریق بهبودها یا اضافه شدن به آن فرمول. خوشبختانه، اگر می خواهید دوباره این داستان را زنده کنید، یوبی سافت تورنتو در حال آماده سازی یک بازسازی کامل است.
Splinter Cell: Pandora فردا

دنباله Splinter Cell اصلی توسط یک تیم توسعه جداگانه، عمدتا در Ubisoft Shanghai پردازش شد. در بیشتر موارد، این تغییر چندان واضح نیست، زیرا بازی بر پایهی قوی نسخه قبلی خود بنا شده است و سم را به مکانهای مختلف از جمله جنگلهای سرسبز میفرستد. با این حال، تنها تغییری که آشکار است، در بازی صوتی است.
در حالی که آیرونساید هنوز در نقش سم است، صداپیشگی لمبرت بر عهده دنیس هایسبرت است – بله، مردی از بیمه Allstate – و این تنها باری است که هایزبرت توسط این بازیگر صداپیشگی شده است. این تغییری است که اکثر بازی ها می توانند با آن کنار بیایند، اما همانطور که متوجه شدید، بازیکنان واقعاً به بازی صوتی Splinter Cell علاقه مند هستند. خوشبختانه بازی جدید Spies vs. Mercs یک افزونه عالی بود، با چند نفره نامتقارن خیلی قبل از اینکه محبوب شود.
جمله Splinter Cell

یک نشریه بحث برانگیز که تقریباً چهار سال پس از نسخه قبلی خود، Splinter Cell Conviction منتشر شد، با تأخیرهای زیادی مواجه شد و در طول توسعه مجدداً راه اندازی شد. آنچه که تیم یوبی سافت مونترال در نهایت ارائه کرد، کاملاً متفاوت از بازی های قبلی این سری بود و تمرکز بر کارایی و نبوغ مرگبار سم فیشر در مواجهه با مخفی کاری محض بود. در واقع، این بازی واقعاً می خواهد مردم را بکشد، حتی یک قابلیت جدید به نام Mark & Execute برای شلیک سریع به سر ارائه می دهد.
علیرغم این تغییرات و غیرعادی بودن دیدن سم فیشر بدون عینک در بیشتر بازیها، Conviction کار میکند زیرا او کاری را که انجام میداد به خوبی انجام میدهد. انجام عمل مخفیانه بدون تبدیل شدن به هرج و مرج کامل (تئوری) دشوار است، اما Conviction آن را به خوبی انجام می دهد، در حالی که بر اساس درگیری سم با هر دو طبقه سوم و بهترین دوست فقیدش، لمبرت است.
لیست سیاه سلول Splinter

شاید حتی بحث برانگیزتر از Conviction، Splinter Cell Blacklist اولین بازی در این سری بود که شامل بازی صوتی مایکل آیرونساید نشد. همانطور که مشخص است، آیرونساید در آن زمان با سرطان مبارزه می کرد و کمتر از 50 درصد شانس زنده ماندن داشت که احتمالاً در عدم بازگشت او به لیست سیاه نقش داشته است. به جای او اریک جانسون بسیار جوانتر بود که کار تحسین برانگیزی انجام داد، اما صدای او فاقد لحن سنگریزه ای بود که انتظار داشتیم.
پس چرا لیست سیاه همچنان در این لیست بالاست؟ زیرا فوق العاده خوب طراحی شده است. تمرکز بر سه سبک مختلف بازی – “Ghost”، “Panther” و “Assault” – لیست سیاه Splinter Cell به همه اجازه می دهد تا از بازی لذت ببرند بدون اینکه احساس کنند که دیگران چگونه دوست دارند بازی کنند. طرفداران قدیمی می توانند بدون کشتن از Ghost صعود کنند و از همه دشمنان دوری کنند، در حالی که کسانی که به Conviction پیوسته اند می توانند به روشی مشابه از طریق سبک Panther بازی کنند. همچنین شامل ماموریتهای مشترک متعدد و جاسوسان علیه بازرگانان است که همگی در نقشهای از کیهان با هم گره خوردهاند.
Splinter Cell: Theory Chaos

بار سوم جذابیت است؟ در مورد Splinter Cell: Chaos Theory، کاملاً چنین بود. Splinter Cell: Chaos Theory که اندکی خونین تر و خشونت آمیزتر از فرمول دو بازی اول استفاده می کند، بدون اینکه تبدیل به یک بازی اکشن شود، به بازیکنان کنترل بیشتری بر نسخه سم خود داد و به او چاقوی جنگی داد – کشتن یا در امان ماندن بیشتر شخصیت ها کاملاً انجام می شود. انتخاب بازیکن و تجهیزات انتخاب شده برای هر ماموریت نشان دهنده این موضوع است. با یک تفنگ تک تیرانداز قدرتمند روی تفنگ SC20K وارد شوید یا روی نارنجک های گاز غیر کشنده تمرکز کنید و کارتریج های شوکر را بچسبانید. هر دو گزینه قابل اجرا هستند و اکثر بخشهای خطای فوری به نفع یک سیستم هشدار افزایشی است که بازی مخفی را بدون نیاز به آن ترویج میکند.
همانند پاندورا فردا، نظریه آشوب شامل یک جاسوس نامتقارن علیه رژیم مزدور است. علاوه بر این پیشنهاد رقابتی، شامل یک کمپین مشترک جداگانه است که نشان میدهد زمانی که دو نماینده سطح سوم باید با هم کار کنند چقدر متفاوت است. شما هرگز نمی دانید که چقدر می توانید از شخص دیگری رنجیده خاطر شوید تا زمانی که آنها بارها و بارها آتش گشودند، در حالی که سعی می کنند یواشکی در اطراف دشمنان قرار بگیرند.